-
میدانم چه کنم
چهارشنبه 23 خرداد 1397 15:15
باز در اعماق تاریکی خودم غوطه ورم به غار عمیق و صخره ای فرو رفته ام برای یافتن جواب همه جا ساکت و آرام اما پر از هیاهو سکوت دانستن، اینجا فوران میکند شرط رسیدن فقط طاقت و صبر در این دیار است دیگر ازین حس ناراحت نمیشوم چون نتیجه اش جواب است جواب ۱۵:۱۱ چهارشنبه ۲۳ خرداد ۹۷
-
چیزی شبیه بیهودگی
سهشنبه 22 خرداد 1397 22:04
وقتی نه حرفی برای گفتن نه کسی برای خاطره ساختن داری چیزی شبیه بیهوده بودنی ۲۱:۵۸ دوشنبه ۲۲ خرداد ۹۷
-
بیخیال
یکشنبه 20 خرداد 1397 20:50
بیخیال هر چی بدیه یه روز خاطره میشه بی خیال هر چی خوشیه یه روز برات دلت تنگ میشه فقط خودم رو عشقه که تا آخرش با هم هستیم ۲۰:۴۷ یکشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۷
-
انتظار سفر آخر
شنبه 12 خرداد 1397 16:48
انتظار برای سفر آخر دیدار آخر بعد آن دیدار به قیامت مرور خاطرات زندگی نمیدانم حس و حال انتطار سفر آخر چگونه است؟ انتظار آخر برای سفر آخر حس و حال عجیبی است ۱۶:۴۷ ۱۲ خرداد ۹۷
-
بیا برویم
چهارشنبه 9 خرداد 1397 16:04
بیا برویم برویم در خاکی حاصلخیز خانه کنیم ماوا بگیریم برویم جاییکه هر کس گذرش بر ما افتاد کامش شیرین شود برویم به مهمانی قالیچه های رنگ رنگ ایرانی برویم مهمان باغچه ای از گلهای محمدی شویم برویم خورشیدش کمی مهربانتر نوازشمان کند بیا برویم برویم به کوهستانی محکم تکیه کنیم برویم به دیاری که سبزی اش از ما عاریت بگیرد...
-
انتخاب
سهشنبه 8 خرداد 1397 16:12
انتخابها و باز هم بازی انتخاب انتخابها حالی هستند که آینده و مسیر زندگی را تعیین میکنند. اگر از حال خود ناراضی هستی ریشه در انتخابهای پنج سال گذشته است. پس برای پنج سال یا پنحاه سال دیگر انتخابهایی کنید که راضی باشید. بعضی از انتخابها امتیازِ زندگی و خوشی را میگیرند برخی دیگر نه یکی که هززار هزار بار بیشتر نیکی به...
-
تک برگ تنها
دوشنبه 31 اردیبهشت 1397 16:07
این روزها با دیدن رشد تو منبع الهامم شدی برگ سبز کوچک من ریشه دواندی رو به پژمردن رفتی اما تو هم نباختی ریشه دواندی ریشه ای عمیق نمیدانم شعور درک خودت را داری یا فقط نباختی به تنهایی نباختی به بی کسی نباختی گله و شکایت را کنار گذاشتی و فقط رشد کردی شاید نتیجه اینکه بتوانی زنده بمانی یا نه نیز در ذهنت نگذشت آخرین قدرت...
-
هیچ
سهشنبه 25 اردیبهشت 1397 16:31
هیچ کاری کوچک نیست! هیچ کاری ،بی حکمت نیست! و هیچ،هیچی بی قیمت نیست! ۱۰:۲۲ ۲۵ اردیبهشت ۹۷ سه شنبه
-
خنده بر غوغای هستی
یکشنبه 23 اردیبهشت 1397 16:06
بزرگترین معرفت ،شناخت و حفظ و ارزش محبتی هست که خالص و بی ریا بین انسانها برقرار میشود. بزرگترین هنر،حفط و رسیدن به این معرفت است. بعد از چشیدن طعم این معرفت واقعا و حقیقی زندگی میتوان کرد. حیف از روزهای بی معرفت،اما روزهای روشن همراه این معرفت بسیار عالی میتوان نفس کشید. ۱۶:۰۵ ۲۳ اردیبهشت ۹۷ یکشنبه
-
دیوانه بهاری
جمعه 21 اردیبهشت 1397 16:01
مثل فصل بهار همه حال هایم لطیف و زیبا اما دیوانه دیوانه گاهی به رقص همچو باد گاهی به خشم چون رعد و گاهی و بیشتر از گاهی لطیف و عاشق همچو باران باران که همیشه می آید هرگز نمیرود ۱۶:۱ ۲۱ اردیبهشت ۹۷ آدینه
-
سخت و شیرین
دوشنبه 17 اردیبهشت 1397 17:21
بعضی روزها سخت کار میکنی،خسته میشی. اما یه چیز خوب داره میدونی نتیجه داره. این بهترین بخش زندگیه. سخت کار کردن اما نتیجه بخش ۱۷:۲۲ ۱۷ اردیبهشت ۹۷ دوشنبه
-
بهاری شیرین
یکشنبه 16 اردیبهشت 1397 16:16
از روزهای اردیبهشت لذت میبرم حتی تابش آفتاب هم نرم و لطیف شاد و خندان است بارانش بارانش و بارانش مثل عشق ناگهانی و فراوان است بهار فصلی است که خودت را زندگی میکنی با فصل بهار باشی مانند کودکی در جست و خیز خواهی بود و خودت و خودت رابیشتر زندگی میکنند. ۱۶:۱۶ ۱۶ اردیبهشت ۹۷ یکشنبه
-
چیزی نخواستن
سهشنبه 11 اردیبهشت 1397 21:37
روزایی هست که دیگه چیزی نمیخوای. نه اینکه خوشحال نیستی یا هدف نداری. اما ماجرا اینکه از یه بار یا زخم قدیمی آنقدر خسته ای که همه چیز برات می ایسته. در تکاپو هستی اما بدون خواستن. امروز از اون روزاست. اگه امروز یکی از هدفهام رو بهش میرسیدم برام فرقی نمیکرد. این حس خوبی نیست.نا امیدی نیست من بهش میگم" بی حسی...
-
شیرین شیرین
دوشنبه 10 اردیبهشت 1397 16:46
بعضی ازین روزها فقط باید کارهات رو بکنی و به هیچ چیزی جز خودت فکر نکنی و با خیال راحت جلو بری. سالگرد آشنایی رو جشن بگیری وبا یاد و خاطره اش خوش باشی حتی شده با لذت خوردن یه بستنی شیرین و خوشمزه دوباره زنده اش کنی. یه روز شیرین رو باید قد ردونست با هر چیزی. 4.46 دوشنبه 10 اردیبهشت 97
-
تلنگر
یکشنبه 9 اردیبهشت 1397 17:30
یه لحظه هایی از زندگی هست که تو یه حادثه یا یه لحظه تصمیم گیری یه نیرویی تو درونت بهت هشدار میده تا تصمیم درست بگیری. حالا باید این تلنگرها رو یاد بگیری که منظورش آرره است یا منظورش نه است؟ فعلا که من سر هر تلنگر آره،نه گفتم و هر جا باید بگم نه ،گغتم آره. باید یاد بگیرم این تلنگر زمانهای بخصوصی به آدم زده میشه. اونجا...
-
نوستالژی
پنجشنبه 6 اردیبهشت 1397 21:32
وقتی بچه بودم نمیدونستم چیزهایی که اون دوران میبینم یا میگذرونم برای این روزهام چقدر با اهمیت میشه. امروز محله مادربزرگه ،محله نوستالژی یه گاری نمک فروش دیدم. کلی ذوق کردم. نمیدونم چه سریه هر حسی که واسه اون دوران زنده بشه حیاتت و نفست عوض میشه. خونه مادربزرگه هزار تا قصه داره حتی وقتی خودت ..... ۲۱:۳۲ پنج شنبه ۶...
-
خورشید گونه
چهارشنبه 5 اردیبهشت 1397 19:47
کسی از خورشید درخواست نور نمیکند او میتابد بودن خورشید عادیست چون بدون درخواست ما میتابد کافیست که خورشید بمیره هشت دقیقه بعد مرگش ما تازه متوجه نبودش میشویم پس وقتی بدون درخواستی خورشیدی بودی و تابیدی توقع تشکر،حس وجودت را نداشته باش بعد از نبودنت خواهند فهمید ۱۹:۴۷ ۵ اردیبهشت ۹۷ چهارشنبه
-
قرار
سهشنبه 4 اردیبهشت 1397 18:34
قرار، قرار کاری؛ قرار دوستانه، قرار عاشقانه، و قرار و قرار و اما قراری که با خود داری آرا م ترین قرار است و بی صدا ترین بدون تشویش بدون اضطراب از هر نوعی چقدر به قرارهایت پایبندی تا بیقرار نشوی! 6.33 بعد از ظهر 1397-2-4 سه شنبه
-
برای دوستی که مربی دنیا را شناساند
دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 16:34
در این کرانه ی تنگنادر این جغرافیا، لحظه ای درنگ کنی تاوانش را سالها باید پس بدهی. پس در این دنیا، مربی والامقام مرا در این تمرین قرار داده تا هوشیار تر و پویاتر از قبل باشم. غفلت را کنار بگذارم و چشمانم به حقایق باز شود. هوشمند و فعال این تمرین منست برای هر کاری 97-2-4 15:05 دوشنبه
-
سکوت تمنا
سهشنبه 24 بهمن 1396 14:34
در زمانه ای که همه برای خواستن فریاد میزنند من برای نخواستن فریاد تلاش میکنم تلاش برای نخواستن سخت تر از خواستن ها و داشتن هاست بعد از هر رسیدنی، تمنا خاموش میشود اما چه چیزی میتواند ندای تمنا و خاموشی بعد از آنرا در یابد هیچ بدنبال هیچ است اینجا 2.34 بعد از ظهر سه شنبه
-
حال خوب
پنجشنبه 12 بهمن 1396 00:22
حال خوب حال خراب حال ناراحت حال بد همه و همه در زمان تجربه درک میشود حال خراب، حس و حال بعد اولین عشق از دست رفته است حال بد،حال بعد فهمیدن چهره واقعی رفیقت است اما حالا حال خوب حال خوب حس و حال دوستیست که از صدای شنیدنش شاد میشوی حال خوب همان حالی است که دوستت با شنیدن صدایت میگوید بنویس ازین حال خوبت بنویس ۰۰:۲۳...
-
طوفان آبادانی
دوشنبه 2 بهمن 1396 13:13
طوفان که می آید خارها ، سست پیوندها، دانه ها مخفی شده در شنها، برگهای لغزان بر درختان، خانه های سقفهای کاذب، همه و همه میچرخند و خلاف تقلای ابله گونه بر فراز همه آوار میشوند. بر درختان راست قامت بر خانه های مستحکم طوفان که می آید همه پوشالها پوچ میشوند. ۱۷:۲۲ ۲بهمن ۹۶
-
شناخت
چهارشنبه 29 آذر 1396 10:42
حال این روزها مثل خالی شدن بار خاوریست که راننده اش تازه کار ناشی و بهمان اندازه دستپاچه اما تمام سعی اش رو برای کارش میکند و اینگونه من بخودم شناخت پیدا میکنم بار عاطفی و احساسی ام را خالی جایش را با ذره ذره شناخت پر میکنم و خوشبختانه من یه دوست و همراه خوب دارم 10:42 1396/9/29
-
صبر
چهارشنبه 22 آذر 1396 10:28
در این روزها فقط یه جمله فقط یه جمله واسه ادامه راه فقط و فقط صبر کن صبر کن اما ادامه بده 10:28 22 آذر 96
-
از دهن افتاده
سهشنبه 7 آذر 1396 19:26
مثل غذای سرد از دهن افتاده آرزویی که سر وقتش بهش نرسی دیگه اون آرزو هم خوشحالت نمیکنه مثل این میمونه تو پنج سالگی بهت روروئک بدن یا تو بیست سالگی دوچرخه یا تو پنجاه سالگی بازم و باز نشه و نشه خدا یا یا یا آرزو نده یا وقتی تخیل آرزو رو میدی تلاشم کردم نامردیها و نترفیقان رو جلوی اون آرزو نزار ۱۹:۲۶ ۷ آذر نود و شش
-
دانه
سهشنبه 30 آبان 1396 11:22
چنگ زدنهای دانه به خاک سر زدن از خاک حس پوست انداختن مار مثل حس حال من است حسی سرشار از خستگی حسی سرشار از جان کندن حسی برای آزادی بعد از خستگی 11:21 آخرین روز آبان 96
-
حس و حال پاییزی
چهارشنبه 24 آبان 1396 10:15
مثل اغلب اوقات کرخت مثل بیشتر وقتها حوصله سر بر نمیدونی صبحه که پاشی یا دم غروب که بگی هر چه بادا باد حس و حال پاییز عین یه سر یه دوراهیه که از هر طرف بری بازم آخر کار خسته ای خسته نتیجه واست خوب نیست ۱۰:۱۳ ۲۴ آبانماه ۱۳۹۶
-
بعد زلزله
دوشنبه 22 آبان 1396 20:08
خانه غمگین خانه در حسرت آغوش کشیدن دوباره ساکنینش خانه همچون پدر قامت خمیده خانه همچون فرزند یتیم خانه همچو آوار خودش دلش شکسته از نامردی روزگار شاید از خشم مادرش،زمین ۲۰:۰۸ ۲۲آبانماه ۹۶ زلزله ای که غرب را لرزاند
-
نیمه آبان
دوشنبه 15 آبان 1396 11:57
نیمه آبان است سرشار از رازها سرشار از اشکها سرشار از تجربه ها سرشار از همه ناگفته ها سرشار از طلب فرصتها سرشار از مرور خاطرات خوب من از همین لحظه به مرور خاطره با تو نشسته ام نیمه آبانی که میجوشم میجوشم
-
گرسنگی
پنجشنبه 11 آبان 1396 10:36
گرسنه ام از لحظه های ناب بچگی گرسنه ام از محبت بی قید گرسنه ام لحظه ای ناب از تجربه ای عارفانه گرسنه ام گرسنه میخواهم این بار شادی لذت لحظات را جذب تک تک سلولهایم کنم میخواهم این بار که لحظه را دریافتم روحم ذهنم جسمم را همه را حاضر بنشانم بر سر سفره لحظه تا دیگر اینگونه گرسنه نمانم ۱۱ آبان ۹۶